Web Analytics Made Easy - Statcounter

ماجرای لبیک مدارس صدرا به فرمان رهبر انقلاب برای جبران آسیب تحصیلی و علمی دانش‌آموزان مناطق سیل زده و همراهی دانش آموزان پلدختری برای بازگشت روح امید در مدارس پلدختر را بخوانید.به گزارش بلاغ،سیل که آمد همه چیز را برد، خانه‌هایشان را ویران کرد و به کاغذهای کتاب‌های درسی‌شان هم رحم نکرد. کاغذهای نمور کتاب‌هایشان را برد و رساند پشت سد کرخه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیگر هیچ دانش‌آموز سیل‌زده‌ای در لرستان کتابی نداشت که برای امتحانات آخر سال خودش را آماده کند یا از غافله کنکور عقب نماند.

غم خانه‌های روی آب‌شان نشست کنار غم از دست رفتن آینده تحصیلی‌شان. اما غم چهره‌های معصوم کودکانه‌شان از چشم رهبری دور نماند، رهبری از گروه‌ها و سازمان‌های مردمی و دولتی خواستند برای جبران آسیب تحصیلی و علمی دانش آموزان مناطق سیل زده و بازسازی مدارس‌ جهادگرانه وارد میدان شوند.

*کمک ۲۰ میلیونی دانش آموزان مدارس صدرا به سیل‌زدگان

دانش آموزان ۱۵۵ مدرسه معارف اسلامی صدرا هم این دستور را فرصتی برای خدمت دانستند و آستین‌ها را بالا زدند، حجت الاسلام و المسلمین نصیری مسؤول فعالیت سازمان مدارس صدرا می‌گوید: دانش آموزان این مدارس، نزدیک به بیست میلیون تومان برای تامین نیازهای آموزشی و وسایل مورد نیاز دانش آموزان مناطق سیل کمک کردند که توسط این سازمان در بخش‌های مختلف هزینه شد.

غیرت کمک به دانش آموزان سیل‌زده کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. حالا که از جیب‌های کوچک دانش آموزان صدرا ۲۰ میلیون تومان پول برای کمک به مدارس و دانش آموزان سیل‌زده جمع شد، مسؤولان این مجموعه مدارس هم برای خود این  ماموریت را تعریف کردند که در زمینه‌ دانش آموزی فعالیت‌های علمی‌، مهارتی و فرهنگی را در این مناطق به انجام رساند.

* برگزاری کلاس‌های آموزشی برای جبران تعطیلی مدارس و آماده‌سازی  امتحانات تا اردوهای ماجرا محور

صدرایی‌ها در شهرستان پلدختر برنامه‌های مختلفی را دنبال کردند از برگزاری کلاس‌های آموزشی برای جبران تعطیلی مدارس و آماده‌سازی دانش‌آموزان برای حضور در امتحانات که با حضور معلمان و مربیان جهادی در پنج نقطه پلدختر گرفته تا مسابقات‌، بازی‌ها‌، جشنواره‌های هنری محلی‌، کلاس‌های قرآن و تفسیر دانش آموزی.

برگزاری کلاس‌های معرفتی هم با شروع ایام پر برکت ماه رمضان فراموش نشد، برنامه‌های مختلف تربیتی، معرفتی و فرهنگی برای دانش آموزان از جمله این برنامه‌ها بود، این برنامه‌ها با قالب‌های جذاب به صورت روزانه برای دانش آموزان برگزار شد.

صدرایی‌ها تلاش کردند تا با برگزاری اردوهای یک روزه تربیتی ماجرا محور، نقشی را در فعالیت‌های تربیتی و رشد فرهنگی دانش آموزان ایفا کنند.

* برگزاری دوره‌های آموزشی ویژه مربیان 

جالب است که بحران سیل به فرصتی برای برگزاری دوره‌های آموزشی ویژه مربیان هم تبدیل شد، سازمان مدارس صدرا تلاش کرد با برگزاری دوره‌های آموزشی مهارتی و فشرده تجربیات خود را به معلمان‌، مربیان و طلاب فعال بومی منتقل کند و در این دوره‌های نقش مؤثری را در ادامه فعالیت‌های در این منطقه و بومی سازی برنامه های تربیتی ایفا کند.

*برنامه‌های سازندگی با حضور دانش آموزان

این سازمان تلاش کرد با برگزاری برنامه‌های مختلف سازندگی به دانش‌آموزان بیاموزد که باید خودشان برای ساختن شهر و روستایشان گام بردارند.

 این سازمان با ایجاد کاروان‌های رنگ‌آمیزی دیوار مدارس و سطح شهر با حضور دانش آموزان تلاش کردند، دانش آموزان برای بازسازی مدرسه‌شان و شهر و محله‌شان گام بردارند.

*برنامه‌های تربیتی و فرهنگی ویژه مادران و خانواده‌ها

صدرایی‌ها تلاش کرند با تقویت سطح معرفتی و دانشی مادران نقش مؤثری را در جهت تربیت اسلامی نسل آینده انقلاب اسلامی ایفا کنند و در پنج منطقه برنامه‌های مختلف فرهنگی و تربیتی اعم از جلسات مشاوره‌، کلاس‌های روش تربیت فرزند‌، کلاس قرآن و تفسیر‌، کلاس عقاید و پاسخ به شبهات و سوالات دینی را به انجام رساندند.

عکس: ملیحه فرهادی

منبع: بلاغ مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۳۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دیدار با الفبای علم و مهربانی پس از ۲۵ سال

هر زمان اسم معلم به میان آمده باشد، به یاد او افتاده‌ام، کسی که الفبای علم و دانش را در وجودم نهاد و طی این سال‌ها همواره در آرزوی دیدار دوباره او بوده‌ام.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، خاطرم هست که تابستان سال ۱۳۷۴ دست در دست پدرم برای ثبت‌نام کلاس اول دبستان، به مدرسه پروین اعتصامی شهر سنندج رفتیم. مدرسه در نگاهم جایی جدید و ناشناخته و بسیار بزرگ بود. هم استرس روبه‌رو شدن با فضایی جدید را داشتم و هم خوشحالی از کسب تجربه در بخش دیگری از زندگی‌ام که به سواد ختم می‌شد.

روز اول مدرسه فرا رسید و سر صف با خواندن اسم‌هایمان، کلاس‌ها و معلم‌هایمان نیز مشخص شد، به یاد دارم که معلم‌مان خانم (فاطمه احمدی) آمد و یکی یکی سر و صورت ما را بوسید و به داخل کلاس هدایت‌مان کرد.

خانم احمدی زیباترین و شیرین‌ترین خاطرات دوران تحصیلم را رقم زد. معلمی بسیار مهربان و خوشرو که باعث شد حتی عشق به معلمی نیز در وجودم شکل بگیرد.

هرچند من قبل از شروع تحصیلم، در خانه خواندن و نوشتن را فرا گرفته بودم، اما از همان روز اول، از کلاس و مدرسه خوشم آمد و درس‌ها برایم بسیار شیرین و قابل فهم بود. همواره شاگرد اول کلاس بودم و دانش‌آموزی آرام و منضبط که معلم‌ها هم از این مسئله استقبال و من را به عنوان نماینده یا همان مبصر کلاس انتخاب می‌کردند.

دانش‌آموزانی که در نیمکت‌های سه‌نفره جا می‌شدند

آن زمان مقطع ابتدایی ما پنج سال طول می‌کشید، در نیکمت‌های سه‌نفره جا می‌شدیم و هر سال در سه ترم که به آن ثلث می‌گفتند، ما امتحانات پایان ترم داشتیم.

خبری از فناوری و تخته وایت‌برد نبود، همه آنچه که به ما تدریس می‌شد، روی تخته سیاه نقش می‌بست با گچ‌های رنگی که جذابیت تدریس را برای ما چندین برابر می‌کرد.

تمام خوشحالی ما این بود که ۲۰ بگیریم، اصلاً نقش بستن نمره ۲۰ در دفتر مشق‌هایمان حال و هوای دیگری داشت و اگر به جای آن، نمره کمتری مثلاً ۱۹ می‌گرفتیم، به گریه می‌افتادیم و زمین و زمان را به هم می‌دوختیم تا بلکه نمره‌مان ۲۰ شود.

بر جلد کتاب فارسی آن دوران، طرح گل نقش بسته بود، کلاس اول یک گل داشت و تا کلاس پنجم که پیش می‌رفتی تعداد گل‌ها به پنج تا می‌رسید و این نشان می‌داد که بزرگ‌تر شدی و کم‌کم باید از این مدرسه به مدرسه و مقطع دیگری خداحافظی کنی.

کلاس اول با خانم احمدی که بسیار مهربان بود انس گرفته بودیم، اما دیری نگذشت که خرداد از راه رسید و کلاس اول هم تمام شد، روز آخر مدرسه خیلی ناراحت بودم و دوست نداشتم که به خانه برگردم، اما به امید اینکه سه ماه دیگر دوباره مدرسه باز می‌شود و خانم معلم عزیزمان را می‌بینم تابستان را سپری کردم.

دلبستگی و تعلق خاطری که به معلمان ایجاد می‌شد

به دلیل دلبستگی و تعلق خاطری که به معلم کلاس اولم داشتم، دوست داشتم دوباره خانم احمدی معلم‌مان باشد، اما کلاس دوم یک معلم دیگر آمد و من بسیار ناراحت شدم. به همراه یکی از دوستانم پیش خانم احمدی رفتیم و اصرار و اصرار که شما باید دوباره بیاید و معلم ما شوید، اما کلاس‌ها و معلم‌ها را تعیین کرده بودند و نمی‌شد آن را تغییر داد.

تا کلاس دوم تمام شد، چندین‌بار پیش خانم احمدی رفتیم و از او قول گرفتیم که کلاس سوم دوباره بیاید و معلم‌مان شوید و او هم با خوش‌رویی به ما قول داد که می‌آید.

واپسین روزهای کلاس دوم هم از راه رسید و من به امید دیدار دوباره خانم احمدی در کلاس سوم بودم و چون از او قول گرفته بودیم که دوباره معلم‌مان خواهد شد، بسیار خوشحال بودم.

کلاس سوم فرا رسید و خانم احمدی طبق قولی که داده بود آمد و دوباره معلم ما شد، انگار دنیایی از خوشحالی را به من داده بودند. در پوست خودم نمی‌گنجیدم، حاضر بودم تا آخر عمرم فقط او معلمم باشد.

معلمی مهربان که دانش‌آموزان را تنبیه نمی‌کرد

او معلمی مهربان بود که به یاد ندارم دانش‌آموزان را تنبیه کرده باشد، ساعت‌ها وقت خود را صرف درس دادن به دانش‌آموزان ضعیف‌تر کلاس می‌کرد و خم به ابرو نمی‌آورد.

پایه سوم هم با روزهای شیرینی که خانم احمدی برای ما رقم زد به پایان رسید و باز هم غم جدایی از او به جانم افتاد. از او خواستم که باز هم در سال آینده معلم ما شود اما آن زمان چون بیشتر مقاطع اول تا سوم را تدریس می‌کردند این امکان میسر نبود.

تا زمانی که مقطع ابتدایی من در مدرسه پروین اعتصامی تمام شد، هراز چندگاهی پیش خانم احمدی می‌رفتم و حتی سر کلاس او می‌نشستم.

ناگزیر برای تحصیل در مقطع راهنمایی به مدرسه دیگری رفتم و دیگر از آن زمان تاکنون او را در هیچ جایی ندیدم، اما خاطرات خوب او همیشه همراه من بود و همواره هنگامی که نام معلم به میان می‌آمد یا روز بزرگداشت مقام معلم فرا می‌رسید، به یادش می‌افتادم.

امسال دیگر خواستم که به این فراق پایان دهم و پس از سال‌ها دوباره به دیدارشان بروم، چون می‌دانستم مربوط به حدود ۲۵ سال پیش است، حدس می‌زدم که بازنشسته شده باشند. پیگیری‌های زیادی برای پیدا کردن حداقل یک شماره از او کردم، اما هر بار به در بسته برمی‌خوردم.

در فواصل زمانی، چندین شماره به دستم رسید که با اسم معلم من یکی بود و من با ذوق یکی یکی به آن‌ها زنگ می‌زدم و در دل خدا خدا می‌کردم که با نشانی‌هایی که به خاطر دارم خانم احمدی باشد، اما هیچکدام نبود.

اشک شوق پیدا کردن گمشده‌ای پس از سال‌ها

ناامید نشدم و از هر طریقی که می‌توانستم باز هم آخرین پیگیری‌ها را انجام دادم و با آخرین شماره‌ای که به دستم رسید تماس گرفتم، صدایش پشت تلفن برایم آشنا بود تا خودم را معرفی کردم، هنوز حرفم تمام نشده بود که با ذوق وصف‌ناپذیری اسم کوچکم را صدا زد و من را شناخت، همانجا بود که دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و از خوشحالی اشک‌هایم سرازیر شد، همه دوران مدرسه و کودکیم به یکباره دوباره در ذهنم مجسم شد. من معلم مهربانم را یافته بودم همچون پیدا کردن گمشده‌ای پس از سال‌ها.

قول و قرار دیدار با هم را گذاشتیم و من به همراه یکی از هم‌کلاسی‌هایم به دیدار او رفتیم، او هم با خوش‌رویی تمام در منزلشان پذیرای ما شد، باورم نمی‌شد که بعد از حدود ۲۵ سال دارم معلم کلاس اولم را می‌بینیم، همان چهره بشاش و مهربان، هرچه او را نگاه می‌کردم حس آرامش و مادرانگی که داشت را به من منتقل می‌کرد.

خانم فاطمه احمدی (کانی گلزار) اکنون ۶۳ ساله شده، اسم همه همکلاسی‌ها را یادش است و از بسیاری از آن‌ها خبر دارد. خاطرات بسیاری را از آن دوران هم برایمان تعریف کرد.

او از سال ۱۳۵۶ به مدت ۳۰ سال به شغل معلمی مشغول بوده و سال ۱۳۸۶ بازنشسته شده است. ۹ سال از کار خود را در روستاهای کامیاران و سنندج سپری کرده است و مابقی را در مدارس شهر سنندج.

خانم احمدی از اولین معلم خودش برایمان گفت؛ زمانی که سال ۱۳۴۶ به کلاس اول رفته، فردی مسیحی به نام «جهان پانوسی» معلم او بوده است، اما بعد از آن، پس از گذشت سال‌ها پیگیری فهمید که دیگر در قید حیات نیست.

معلمی هنر است نه شغل

او معلمی را شغل نمی‌داند و می‌گوید: معلمی بیشتر هنر است، از نظر مادی شاید آورده آن‌چنانی برای معلم نداشته باشد، اما این عشق و علاقه دانش‌آموزان است که کاستی‌ها را جبران می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: وقتی سر کلاس درس می‌رفتیم زندگی شخصی خودمان را فراموش می‌کردیم و با دانش‌آموزان و مسائل و مشکلات آن‌ها همراه می‌شدیم. خوشحالی آن‌ها خوشحالی ما بود و غم آن‌ها غم ما.

خانم احمدی اضافه می‌کند: در ابتدای کارم امکانات بسیار کم بود و حقوق و مزایای ما با کارکنان ادارات دیگر اصلاً قابل قیاس نبود. خاطرم هست در روستا که درس می‌دادم برگه امتحان را برای دانش‌آموزانی که در کوه‌ها و باغ‌ها مشغول کار بودند می‌بردم یا روستاهایی که آب آشامیدنی نداشتند، با پیگیری من برای آن‌ها آبرسانی شد.

وی از خاطرات دوران تدریس خود هم بسیار برایمان تعریف کرد، از دانش‌آموزی گفت که همواره صندلی خود را به صندلی او می‌چسبانده و وقتی پیگیری کرده است فهمیده که مادر ندارد و او را به جای مادر خودش در نظر گرفته است یا دانش‌آموزی با اینکه خانواده او وضعیت مالی خوبی نداشته است و شاید چند سال یک‌بار غذایی همچون کباب را می‌خوردند، لای یک تکه نان برای او از سهم کباب خودش به مدرسه آورده بوده است.

موفقیت شاگردانم همچون موفقیت فرزندانم من را خوشحال می‌کند

خانم احمدی خاطرنشان می‌کند: امروز وقتی شاگردانم را می‌بینم که در کار و زندگی و تحصیل خود موفق شده‌اند بسیار خوشحال می‌شوم و احساس می‌کنم که فرزندان خودم هستند که به موفقیت دست یافته‌اند.

این معلم بازنشسته می‌افزاید: اگر باز هم به دوران قبل بازگردم معلمی را انتخاب می‌کنم. در طول دوران تدریسم به خواست خودم بیشتر مناطق کم‌برخوردار را انتخاب می‌کردم تا بتوانم کاری برای بچه‌های آنجا انجام دهم.

وی هنوز نامه‌ها و کادوهایی را که از دانش‌آموزان خود دریافت کرده، نگه داشته است و می‌گوید: گاهی اوقات وقتی از کنار مدارس عبور می‌کنم لحظاتی توقف می‌کنم و به صدای معلم‌ها و دانش‌آموزان گوش می‌دهم و برایم تداعی خاطرات می‌شود.

در این دیدار، لحظاتی را به تماشای آلبوم عکس‌های آن دوران در مدرسه پروین اعتصامی گذراندیم و از معلمان و دانش‌آموزانی یاد کردیم که طومار زندگی آن‌ها بسیار زود برچیده شد و اکنون دیگر در قید حیات نیستند.

به راستی که مشاغلی همچون معلمی با وجود همه مشقت‌هایی که دارد اگر با عنصر عشق و علاقه آمیخته شود شیرینی دوران علم و تحصیل را برای دانش‌آموزان صدچندان می‌کند، البته به شرطی که دانش آموزان نیز قدر معلمان خود را بدانند و شأن و ارزش جایگاه آن‌ها را نگه دارند.

گزارش از ویدا باغبانی، خبرنگار ایمنا

کد خبر 751606

دیگر خبرها

  • نهضت «نذر مدرسه سازی» در اردبیل راه اندازی می شود
  • ۱۷۰ مربی برای برگزاری دوره‌های هویت در مدارس مرکزی آموزش دیدند
  • برگزاری رویدادهای مشترک منطقه ۱۰ اصفهان با مدارس حصه
  • شاداب‌سازی و مرمت ۱۱۰ هزار کلاس درس تا مهرماه
  • آغاز ثبت‌نام بیش از ‌۱۹ هزار کلاس اولی‌ در زنجان
  • ثبت نام ۱.۷ میلیون کلاس اولی‌ آغاز شد
  • دیدار با الفبای علم و مهربانی پس از ۲۵ سال
  • کمبود ۷۰ هزار مشاور و نیروی پرورشی در مدارس/ برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت دانش‌آموزان
  • آغاز ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از چهارشنبه
  • برگزاری اردو برای پرورش دانش‌آموزان از ساعت‌ها سخنرانی مفیدتر است