شوهرخواهرم را کشتم چون به خواهر کوچکترم نظر داشت
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۳۴۲۵۸
وی گفته است: در یکی از روستاهای شهرستان زابل به دنیا آمدم و در همان روستا به تحصیل پرداختم پدرم زمین کشاورزی داشت و با کشت و کار در مزرعه مخارج خانواده را تامین می کرد. من تک پسر بودم و دو خواهر داشتم به همین دلیل در کلاس سوم راهنمایی ترک تحصیل کردم تا کمک خرج خانواده باشم چرا که پدرم در امور کشاورزی، دست تنها بود و نمی توانست همه کارها را انجام بدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند سال بعد عازم خدمت سربازی شدم و پدرم مسئولیت چند مغازه ای را که در شهر داشت به من سپرد و من هم در مغازه خواربار فروشی مشغول کار شدم تا این که روزی دختر همسایه روبه رویی برای خرید وارد مغازه ام شد و من که گویی به یک باره قلبم لرزیده بود عاشقش شدم و موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم در حالی که خدمت سربازی ام به پایان رسیده بود و همه راضی به این ازدواج بودند اما آن دختر پاسخ منفی می داد و قصد داشت ادامه تحصیل بدهد.
بالاخره این رفت وآمدها طولانی شد و من بعد از دو سال انتظار در نهایت پاسخ «بله» را از آن دختر گرفتم و این گونه با او ازدواج کردم ولی اولین بار در شب عروسی و به پیشنهاد باجناقم مواد مخدر مصرف کردم از آن روز به بعد هم او مرا برای مصرف مواد به دنبال خودش می کشید و من هم که احساس لذت می کردم مدام پای بساطش می نشستم تا این که به یک معتاد حرفه ای تبدیل شدم.
در این شرایط به دلیل خشکسالی های سیستان کار و بارم از رونق افتاد و من به همراه همسرم در حالی که 20 سال بیشتر نداشتم عازم قوچان شدم تا در کارخانه کشمش پاک کنی کار کنم ولی در هیچ کاری دوام نمی آوردم. وقتی از کارخانه کشمش پاک کنی بیرون آمدم با سفارش مادرزنم در کارخانه لبنیات استخدام شدم و چند ماه نیز در آن جا کار کردم. ولی روزی که قصد داشتم به مرخصی بروم سرشیفت محل خدمتم از من خواست برای دخترش تبلت بیاورم من هم گفتم هیچ چیز مجانی به دیگران نمی دهم! این گونه بود که بعد از بازگشت از مرخصی تسویه حساب و به مشهد مهاجرت کردم این جا هم به همراه شوهر خواهر بزرگم (مقتول) در یک کارخانه مشغول کار شدم اما به من تهمت دزدی زدند و حدود سه هفته زندانی شدم بالاخره بعد از آزادی از زندان بود که از طریق خواهر بزرگم فهمیدم که شوهر معتاد و سابقه دارش به خواهر کوچک ترم نظر سوئی دارد به همین دلیل با داماد و خواهرم دامی برای او پهن کردیم تا مقابل یک عمل انجام شده قرار بگیرد.
وقتی خواهر کوچکم به صورت پیامکی با شوهر خواهر 35 ساله ام قرار گذاشت من و شوهر خواهر کوچکم وارد خانه شدیم و من او را با ضربات چاقو کشتم سپس برای آن که اثر انگشتی برجا نماند جسد او را با موتورسیکلت به بیابان بردیم و به آتش کشیدیم. الان هم بسیار پشیمانم و نمی خواهم اعدام شوم چرا که آن لحظه خون جلوی چشمانم را گرفته بود و نمی توانستم خودم را کنترل کنم .
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ازدواج قتل کشاورزی مشهد مواد مخدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۳۴۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده مرگ مدیر شهرداری پیچیده شد؛ 3 کارمند در بازداشتند
محمد امیرآبادی، استادیار مهندسی حمل و نقل در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال ۱۴۰۰ با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران به عنوان مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران منصوب شده بود. اعضای بدن محمد امیرآبادی نیز پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد. این خبرگزاری نوشتهبود که «مشخص شده قتل مدیر شهرداری تهران به دست همسرش صورت گرفته است.»
محمدرضا اصغری، برادر همسر امیرآبادی در گفتوگو با «شبکه شرق» ضمن تکذیب این خبر در مورد جرییات آن توضیح داد: «شوهر خواهر من 12 بهمن سال گذشته فوت کرد. علت فوت هم گازگرفتگی اعلام شد. اما از 26 فروردین خواهر من را بازداشت کرده و به آگاهی شاپور بردند. خواهر من در بازداشت موقت است اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست و نمیدانم این خبر از کجا منتشر شدهاست. حتی با بازپرس پرونده صحبت کردم که حتی به من گفتند لازم نیست وکیل بگیرید و مساله حل میشود. خودشان هم نمیدانستند چرا این خبر به این شکل منتشر شدهاست.»
اصغری اضافه کرد: «در این پرونده 3 مرد و یک زن (خواهر من) بازداشت شدهاند. به ما گفتهاند که قاتل خودش را معرفی کرده و البته اسمش آنطور که برخی رسانهها نوشتهاند کیوان نیست. بازپرس هم توضیح داد که ما فقط به همین دلیل خواهر شما را در بازداشت نگه داشتیم چون میخواهیم به اصل ماجرا برسیم. مشکلشان این است که چرا اورژانس و آتشنشانی مرگ بر اثر گازگرفتی را تایید کردهاست.»
برادر همسر امیرآبادی در پایان تاکید کرد: «این 3 مردی که بازداشت شدهاند هم از کارمندان شهرداری هستند.خواهر و شوهر خواهر من هم از مدیران شهرداری بوده و هستند.»